پس از ایجاد پتانسیل عمل در یک نقطه از سلول عصبی، در نقاط مجاور هم پتانسیل عمل ایجاد می شود و در طول رشته عصبی سیر(حرکت) می کند که به آن پیام عصبی می گویند. در این مورد عکسی در صفحه 34 کتاب آورده شده که نیاز به توضیح دارد.
در هنگامی که نورون غیر فعال است و پتانسیل آرامش برقرار است داخل نورون منفی و خارج آن مثبت است(غشاء پلاریزه است). پس از تاثیر محرک بر روی غشاء نورون پتانسیل عمل شکل می گیرد. با شروع پتانسیل عمل بار غشاء نورون بر عکس می شود داخل مثبت و خارج منفی می شود (در شکل یک بالا و مشابه آن در شکل پایین قسمت آبی رنگ ) علت این تغییر ورود یون های سدیم به داخل نورون است.در این حالت می گویند غشاء دپلاریزه شده است. دپلاریزه شدن بر روی منحنی پتانسیل عمل، همان قسمت بالا رونده است. در شکل 2 می بینیم این حالت دپلاریزه به قسمت مجاور منتقل می شود اما در خود این قسمت با خروج یون های پتاسیم از سلول دوباره به حالت اول یعنی داخل منفی و خارج مثبت بر می گردد. به این حالت رپلاریز شدن می گویند(رنگ سبز در شکل 2 بالا و پایین). مرحله رپلاریزه شدن منطبق بر مرحله پایین آمدن منحنی منحنی پتانسیل عمل است.
در شکل3 قسمت اول به پتانسیل آرامش بر گشته است(رنگ نارنجی) و قسمت بعدی به حالت رپلاریزه رفته است (رنگ سبز)و قسمت بعدی پتانسیل عمل شروع شده است(رنگ آبی). این تحریک قسمت های مجاور به همین شکل (دپلاریزه و رپلاریزه شدن ) تکرار می شود و در طول نورون پتانسیل عمل حرکت کرده و تبدیل به پیام عصبی می شود.
یکی از بهترین راه ها برای آشنایی با سئوالات امتحان نهایی بررسی سئوالات سال های قبل و جواب دادن به آن ها است.در این جا سئوالات امتحان نهایی فصل پروتئین سازی جمع آوری شده است.برای دانلود سئوالات امتحان های نهایی این فصل بر روی قسمت زیر کلیک کنید:
سئوالات امتحان نهایی چهارم فصل 1- پروتئین سازی
در حالی که شکار عنکبوت در شبکه تارهای عنکبوت به دام می افتد خود عنکبوت به راحتی و با سرعت در بین تارهایش حرکت می کند!!! سئوال اینجاست که چرا عنکبوت در بین تارهای خودش گرفتار نمی شود؟
چند جواب برای این سئوال وجود دارد:
1- تار های شبکه تار عنکبوت دارای انواع چسبنده و غیر چسبنده هستند. عنکبوت قسمت های غیر چسبنده را می شناسد و روی آن ها راه می رود. برای مثال در عنکبوت های که شبکه تارهای کروی شکل(orb weaver webs) دارند فقط تارهای مارپیچی شبکه خاصیت چسبندگی دارند و تارهای شعاعی و تارهای مرکز شبکه، که محل استراحت عنکبوت است خاصیت چسبندگی ندارند. و عنکبوت می تواند از این تارهای غیر چسبناک برای حرکتش بر روی شبکه استفاده کند. یا مثلا در بعضی دیگر از شبکه های تار عنکبوت ممکن است نقاطی چسبناک در شبکه وجود داشته باشد که اطراف آن چسبناک نباشد و عنکبوت از قسمت های غیر چسبناک حرکت کند.
رشته های مارپیچی چسبنده (sticky spiral) و رشته های شعاعی غیر چسبنده (radii)
2- شکار های عنکبوت با سرعت زیاد به تار عنکبوت برخورد می کنند و یک تماس کامل با شبکه تارها پیدا می کنند و در نتیجه نیروی زیادی به شبکه تارهای عنکبوت وارد می کنند. خود عنکبوت با حرکت دقیق و ظریف با قسمت نوک پاها آن هم به مو های انتهای پاها در بین تارهای خود جابجا می شود و نیروی زیادی به تار وارد نمی کند.
انتهای مو دار پاهای عنکبوت
3- وجود ساختار خاص جدا کننده تارهای چسبیده در انتهای پاها هم به جدا سازی عنکبوت وقتی به رشته یک تار بچسبد کمک می کند.
4- عمل تمیز کاری پاهای عنکبوت احتمال چسبیدن عنکبوت به تارهایش را کاهش می دهد. عنکبوت با کشیدن پاها به داخل دهان خرده تارها و هر ماده مزاحم دیگری را از روی نوک پا و موهای آن پاک می کند.
5- اخیرا بعضی دانشمندان احتمال وجود مواد شیمیایی بر روی موهای انتهای پاها را مطرح می کنند که از چسبیدن پای عنکبوت به تار جلوگیری می کند.البته احتمال دخالت مواد روغنی در نچسبیدن انتهای پای عنکبوت ها رد شده است. عنکبو ت ها غدد چربی ندارند و مواد چرب هم روی پاهایشان وجود ندارد.
در کتاب چهارم در باره انواع های RNA پلیمراز آمده است:
سلول های یوکاریوتی دارای سه نوع RNA پلیمراز هستند:
RNA پلیمراز I: رونویسی از ژنهای rRNA
RNA پلیمراز II: رونویسی از پیش سازهای mRNA و برخی RNA های کوچک
RNA پلیمراز III: رونویسی از ژنهای tRNA و نیز بعضی دیگر از RNA های کوچک
سئوال این است که: RNA کوچک چیست؟
RNA های کوچک انواع مختلفی دارند مثل snRNA که در هسته سلول های یوکاریوتی قرار دارند و در پردازشmRNA اولیه(hnRNA) نقش دارد و حذف اینترون ها و تبدیل آن به mRNA بالغ نقش دارد و حتی بعضی برای آن نقش آنزیمی در نظر می گیرند.گروه دیگر scRNA که این نوع RNAها قطعات کوچکی ازRNAهستند که در سیتوپلاسم حضور دارند.
در حین رونویسی ژن ها RNA ریبوزومی ساختار های پر مانندی ظاهر می شوند.
این ساختارهای پر مانند از تعدادی ژن های مربوط به rRNA و قسمت های بین آن ها که رونویسی نمی شود تشکیل شده است.هر ژن دارای یک محل شروع یک محل پایان رونویسی است که به طور همزمان به وسیله تعداد زیادی RNA پلی مراز یک رونویسی می شود. رشته های RNA کوچک تر به محل شروع نزدیک تر هستند. هرچه RNA پلی مراز به پیش می رود اندازه RNA بزرگتر می شود.
یک سئوال امتحان نهایی:
سلول پروکاریوتی باکتری
مقایسه پروکاریوت ها و یوکاریوت ها:
فاگوسیتوز فرآیند خاصی است که طی آن ذرات خارجی و میکروب ها توسط غشای سلولی احاطه شده و به صورت وزیکول(کیسه چه) وارد سلول می شوند، و در آنجا به وسیله آنزیم های لیزوزومی هضم می شوند.
کلمه فاگوسیتوز از ترکیب کلمه های یونانی باستانی ساخته شده است.کلمه ((phagein))به معنای بلعیدن ، kytos یا همان cyto که به معنای سلول است و به osis معنای روند یا فرایند است.که در مجموع به معنای روند بلعیدن (به وسیله)سلول می شوند. در فارسی به آن ریزه خواری می گویند.
فاگوسیتوز یک نوع آندوسیتوز(Endocytosis) در نظر گرفته می شود. در حقیقت انواعی از آندوسیتوز وجود دارد که فاگوسیتوز یکی از آن هاست که در انواع خاصی از سلول ها با اندازه خاصی رخ می دهد. در انسان بعضی گلبول های سفید مثل نوتروفیل ها، مونوسیت ها و ماکروفاژها که فاگوسیت نامیده می شوند. لنفوسیت ها توان فاگوسیتوز ندارند. ماکروفاژها در بافت ها عمل فاگوسیتوز را انجام می دهند و این عمل آن ها شامل میکروب ها، سلول های سرطانی، سلول های مرده و ذرات سلولی می شود. مثلا در کبد ماکروفاژها هموگلوبین گلبول های قرمز پاره شده را جذب و تجزیه می کنند. توان فاگوسیتوز ماکروفاژها بسیار زیاد است و می توانند تا بیست باکتری را فاگوسیتوز کنند در حالی که نوتروفیل ها فقط توانایی فاگوسیتوز دو باکتری را دارند.
در بین جانداران دیگر بعضی آغازیان مثل آمیب ها و مژک دارانی مثل پارامسی و تریکودینا هم توان فاگوسیتوز باکتری ها یا بعضی میکروب ها دیگر را هم دارند.
مراحل فاگوسیتوز:
ابتدا زائده های سیتوپلاسمی از سلول فاگوسیت کننده بیرون می آید و کمک اطراف سلول یا ذره مورد نظر را می گیرد. در نهایت زائده های که ذره مورد نظر را در برگرفته اند به هم متصل شده و یک وزیکول یا کیسه چه در اطراف ذره می سازند و آن را به داخل می کشند. این کیسه چه با لیزوزوم درون سلول ترکیب شده و به وسیله آنزیم های ریزوزومی ذره داخل کیسه چه هضم می شود.
نکته: بیرون آمدن زائده های سیتوپلاسمی یکی از تفاوت های فاگوسیتوز با انواع دیگر آندوسیتوز است. در سایر انواع آندوسیتوز سیتوپلاسم زیر ذره فاگوسیتی داخل می رود و زائده های سیتوپلاسمی بیرون نمی آیند.
شکلی مراحل فاگوسیتوز
RNA پلیمراز I: رونویسی از ژنهای rRNA
RNA پلیمراز II: رونویسی از پیش سازهای mRNA و برخی RNA های کوچک
RNA پلیمراز III: رونویسی از ژنهای tRNA و نیز بعضی دیگر از RNA های کوچک
نکته: دریوکاریوت ها علاوه بر این سه نوع RNA پلی مراز یوکاریوتی ، RNA پلی مراز پروکاریوتی هم در دو اندامک کلروپلاست و میتوکندری آنها موجود است. پس در یک سلول یوکاریوتی در حقیقت چهار نوع RNA پلی مراز وجود دارد.
دیاپدز (diapedesis) به معنای عبور گلبول های سفید از دیواره مویرگ ها و ورود آن ها به بافت است.که در اینجا dia به معنای عبور و به ped معنای پا و در مجموع به معنای عبور با پا است.در اینجا پا به معنای زائد های سیتوپلاسمی که در اصطلاح پای کاذب می نامند. در واقع مونوسیت ها و نوتروفیل ها پس از مقداری حرکت چرخشی و اتصال به پروتئین های سطحی سلول های دیواره مویرگ به آن متصل شده و با نازک شدن از فضای بین سلول های سازنده دیواره مویرگ رد می شوند. (انیمیشن 3)
چگونگی دیاپدز در دیواره مویرگ
دیاپدز نوتروفیل ها در محل التهاب به دلیل ترشح برخی مواد شیمیایی که از سلول های آسیب دیده رها می شوند و خاصیت گرایش به مواد شیمیایی نوتروفیل ها (خاصیت شیمیوتاکتیک) رخ می دهد. مونوسیت ها با دیاپدز وارد بافت ها شده و در آن جا ماکروفاژها را می سازند.
عبور گلبول های سفید برای ورود به محل التهاب
برای مشاهده انیمیشن های دیایدز بر روی قسمت های زیر کلیک کنید:
سه پلی ساکارید مشهور نشاسته، سلولز و گلیکوژن می باشند. هر سه این پلی ساکارید ها از گلوکز ساخته شده اند اما از نظر روش اتصال گلوکز ها به هم و ساختمان فضای متفاوت هستند.
در مورد نشاسته مولکول آن حالت مارپیچی دارد. اما نشاسته به دو شکل یافت می شود1- آمیلوز: رشته مارپیچی آمیلوز بدون شاخه و انشعاب است.2- آمیلوپکتین: که دارای انشعاب است.
تصویر از دو شکل نشاسته، آمیلوز و آمیلوپکتین
ساختمان گلیکوژن شباهت زیادی به نشاسته دارد و هردو نقش ذخیره گلوگز را انجام می دهند. گلوکز مولکول کوچکی است به راحتی در آب حل می شود و با مواد دیگر ترکیب می شود و از بین می رود. برای اینکه این اتفاق نیفتد مولکول های گلوکز به هم متصل می شوند و مولکول های بزرگ نشاسته و گلیکوژن را می سازند تا گلوکز ذخیره شود و از بین نرود.
ساختمان گلیکوژن
انشعاب های بیشتر در گلیکوژن نسبت به آمیلوپکتین و آمیلوز
نشاسته وظیفه ذخیره گلوکز در گیاهان را بر عهده دارد. اما گلیکوژن وظیفه ذخیره گلوکز را در جانوران و قارچ ها را برعهده دارند. تفاوت دیگر اینست که انشعابات و شاخه ها در گلیکوژن بیشتر از نشاسته است.
اما سلولز یک مولکول خطی است و حالت مارپیچی مولکول های نشاسته و گلیکوژن را ندارد. مولکول سلولز برخلاف مولکول های گلیکوژن و آمیلوپکتین شاخه و انشعاب ندارد. تفاوت دیگر اینست که سلولز برخلاف نشاسته و گلیکوژن که وظیفه ذخیره گلوکز را برعهده دارد وظیفه ساختاری دارد و در ساختمان دیواره سلولی گیاهان به کار می رود.
مولکول خطی سلولز
سلولز یک پلی ساکارید ساخته شده از مولکول های گلوکز است. مولکول های گلوکز خطی و بدون انشعاب است. 80 مولکول سلولز در کنار هم قرار می گیرند تا یک فیبر سلولزی را بسازند. سلولز در ساختمان دیواره سلول های گیاهی به کار می رود و فراوان ترین ماده آلی در طبیعت است.
جانوران نمی توانند آنزیم تجزیه کننده سلولز یا سلولاز را بسازند پس نمیتوانند سلولز را تجزیه کنند. جانوران گیاه خوار مثل گاو و گوسفند و موریانه و... از طریق میکروب های که به شکل همزیست در دستگاه گوارش آن ها زندگی می کنند آنزیم سلولاز را به دست می آورند. مثلا در نشخوار کنندگانی مثل گاو باکتری های تولید کننده آنزیم در سیرابی و نگاری هستند و در گیاهخواران غیر نشخوار کننده مثل اسب و فیل این باکترها در روده بزرگ یا روده کور قرار دارند. در لوله گوارش موریانه یک نوع تاژکدار جانور مانند(متعلق به آغازیان) آنزیم لازم را برای گوارش سلولز را تولید می کند.
در بدن انسان رشته ها یا الیاف یا فیبر های سلولزی گوارش نمی شوند. سئوال اینست که ایا این فیبر های سلولزی برای بدن ما فایده دارند؟ جواب مثبت است. دو نوع فیبر داریم محلول و نامحلول. فیبرهای محلول در روده به مولکول های کلسترول می چسبند و از جذب آن ها جلوگیری می کنند و کلسترول خون را کاهش می دهند و از این طریق به سلامتی ما کمک می کنند.
اما فیبر های نامحلول در روده بزرگ آب جذب می کنند و سبب می شوند حرکت مدفوع راحت تر شود و به این شکل جلوی بیماری های یبوست و سرطان روده بزرگ را می گیرند.
در آرد های سبوس دار که پوسته گندم همراه با گندم آرد شده مقدار زیادی فیبر وجود دارد. این فیبر های موجود در آرد سبوس دار باعث می شود درصد نشاسته نان کمتر شود و از چاق کنندگی نان بکاهد ضمن اینکه فوائد ذکر شده در بالا را هم دارد.در حالی که در نان های باگت( نان های حجیم مخصوص ساندویچ و همبرگر و ...) به دلیل نبودن فیبر درصد نشاسته بالا است و به شدت چاق کننده می باشند.
نان های باگت به دلیل نشاسته بالا به شدت چاق کننده هستند.
در عکس بافت شناسی بالا که مربوط به پوست است بالاترین قسمت( stratum corneum) دارای مقدار زیادی پروتئین کراتین است و اصطلاحا آن را لایه شاخی می نامند.
یکی از شگفتی های خلقت تار عنکبوت است. تار عنکبوت(spider silk) از جنس پروتئین است.این تار ها از غده های در زیر سطح شکمی عنکبوت ترشح می شود. در شکل زیر این غده ها silk gland نام گذاری شده است.
مواد ترشحی از غدد تار عنکبوت در زمان ترشح به شکل مایع هستند ولی به محض قرار گرفتن در معرض هوا سفت می شوند و ساختاری تسبیح مانند را نشان می دهند.
از نظر علمی این سفت شدن نتیجه بر قراری پیوند های هیدروژنی بین ساختارهای صفحه مانندی به نام صفحات بتا است.
همانطور که در عکس زیر مشخص است در محل بخش های مهره مانند رشته ها پیچ خورده اند و در اثر وارد آمدن نیرو پیچ و تاب این رشته باز شده و طول تار تا چهار برابر افزایش می یابد این رشته می توانند دوباره به حالت اولیه برگردند به همین علت این رشته ها دارای خاصیت کشسانی و چسبندگی فراوان هستند.مایع اطراف رشته ها مایعی چسبناک است که کشش سطحی آن به برگشت پیچ خوردگی تار عنکبوت کمک می کند.
اما نکته مهم دیگر خاصیت استحکام عجیب این رشته ها است. استحکام رشته های تار عنکبوت، از استحکام رشته های فولاد هم قطر بیشتر است.تار عنکبوت با 40% کشیدگی پاره می شود(وقتی صاف و بدون پیچ خوردگی باشد) اما رشته های فولادی با 8% کشیدگی پاره می شوند(بیولوژی نلسون). یعنی قدرت 5 برابر تار عنکبوت نسبت به فولاد.
کاربردهای تار عنکبوت:
تار عنکبوت مقاومت بالایی دارد و درعین حال بسیار سبک و انعطافپذیر است از این رو برخی آن را فولاد زنده نامیدهاند. این فولاد آن قدر محکم است که میتوان از آن توری ساخت. و با آن یک بوئینگ ۷۴۷ را متوقف کرد و در عین حال، آن قدر سبک و انعطاف پذیر است که میتوان از آن لباس تهیه کرد. بنابر این، کاربردهای آن در پزشکی و صنعت زیاد است.
کاربردهای پزشکی:
به دلیل محکمی و در عین حال انعطاف پذیری، میتوان از آن برای تهیهٔ نخ جراحی، زردپی و رباط مصنوعی و دستکشهای جراحی بهره برد. تار عنکبوت نقش ضد عفونی کننده و پانسمانی نیز دارد. زیرا عنکبوت برای حفاظت تار پروتئینی خود در برابر باکتری و قارچها، تارش را به مواد ضد باکتری و ضد قارچ آغشته میکند. از این رو میتوان از آن برای پانسمان زخم استفاده کرد.
کاربرد های صنعتی
آلکاپتونوریا یا بیماری ادرار سیاه یک بیماری ژنی مغلوب اتوزومی و نادر است.این بیماری مربوط به اختلال در متابولیسم اسید آمینه های فنیل آلانین و تیروزین است.علت این بیماری نقص در یک آنزیم به نام هموجنتیسیک اسید اکسیداز که در تجزیه اسید آمینه تیروزین نقش دارد.نبود این آنزیم باعث تولید اسید هموجنتیسیک یا آلکاپتون می شود.این ماده سمی وارد خون شده و سپس توسط کلیه از خون گرفته شده و وارد ادرار می گردد.که اسم این بیماری از همین ویژگی گرفته شده Alkaptonuria آلکاپتون در ادرار(uria). این ماده در معرض هوا به رنگ سیاه در می آید.
در تصویر بالا تغییر رنگ ادرار پس از بیست و چهار ساعت مشخص است. مقدار بالای اسید هموجنتیسیک باعث آسیب غضروف ها، دریچه های قلب و تسریع در تشکیل سنگ کلیه می شود.این بیماری نادر در کشورهای اسلواکی و جمهوری دومینیکن از سایر کشورها بیشتر است.در سنین بالا قسمت سفید چشم یا همان صلبیه رنگ دانه ای می شود و پوست در محل غدد عرق و محل های تماس با نور خورشید تیره می شود و حتی ممکن است عرق به رنگ قهوه ای در آید.
مسیر متابولیسمی بیماری
داروین در کتاب اصل انواع برای اثبات فرضیه خود از مثال های انتخاب مصنوعی استفاده کرده است و همین روند هم در کتاب های دیگر از جمله کتاب درسی سال چهارم استفاده شده است. سئوال اینست که آیا مثال های انتخاب مصنوعی،انتخاب جهت دار در طبیعت را اثبات می کند؟
در کتاب درسی زیست شناسی سال چهارم دبیرستان انتخاب جهت دار بیان شده است و تکامل اسب به عنوان نمونه ای از این نوع تکامل بیان شده است.(صفحه 104) اما برای اثبات این نوع انتخاب جهت دار از مثال های انتخاب مصنوعی استفاده شده است. (صفحه 105) مثلا گاو های که شیر بیشتر می دهند و یا مرغ های که تخم بیشتر می گذارند و ...در صفحه 105 نموداری ارائه شده که از افزایش درصد روغن ذرت در انتخاب مصنوعی ناشی از انتخاب ذرت های با روغن بیشتر طی پنجاه نسل را نشان می دهد.
در صفحه 74 همین کتاب نیز انتخاب مصنوعی در گونه گلم به عنوان دلیلی بر انتخاب طبیعی جهت دار آورده شده است.
در بیشتر بدانید صفحه 105 همین کتاب آورده شده است:((انتخاب مصنوعی تدبیری است که انسان می اندیشد تا با استفاده از قوانین طبیعت به محصولات بهتری دست یابد. انتخاب مصنوعی نوعی تقلید و الگوگیری از نظام آفرینش است. این نظام طوری طراحی شده که دائما به سوی بهتر شدن هدایت می شود. تدبیرهای نظام آفرینش بسیار پیچیده تر، دقیق تر و هدفمندتر از تدبیر انسان در انتخاب مصنوعی است)).
اما در اینجا چند ابهام وجود دارد:
1- نمونه های که از انتخاب مصنوعی مطرح شده است همگی به تغییرات درون گونه ای(میکرواولوشن) مربوط است و هیچ کدام به ایجاد گونه جدید(ماکرواولوشن) منجر نشده است.پس این مثال های انتخاب مصنوعی دلیلی بر تحول درون گونه ای در چارچوب خزانه ژنی همان گونه است و دلیلی بر تحول یک گونه به گونه دیگر نیست پس نمی تواند انتخاب جهت داری که منجر به ایجاد گونه جدید شود را اثبات کند.
2- در انتخاب مصنوعی یک موجود هوشمند دست به انتخاب می زند و باعث تحول درون گونه ای می شود. سئوال اینجاست در نظریه تحول گونه ها که به تکامل مشهور است این نیروی هوشمند کجاست؟بررسی نظریه تکامل نشان می دهد این نظریه بر مکانیسم های طبیعی بدون هیچ شعوری و بدون هیچ نیروی هوشمندی تکیه دارد و بسیاری از تکامل گرایان معتقدند نظریه تکاملی می تواند نشان دهد که پیدایش موجودات زنده صرفا بوسیله همین قوانین موجود در طبیعت امکان پذیر است. خلاصه اینکه از انتخاب مصنوعی هوشمند برای اثبات اننتخاب طبیعی غیر هوشمند استفاده شده است.
3- این ادعای کتاب که:((انتخاب مصنوعی نوعی تقلید و الگوگیری از نظام آفرینش است. این نظام طوری طراحی شده که دائما به سوی بهتر شدن هدایت می شود. تدبیرهای نظام آفرینش بسیار پیچیده تر، دقیق تر و هدفمندتر از تدبیر انسان در انتخاب مصنوعی است)). این پیچیدگی مورد نظر نظام آفرینش چگونه توجیه می شود؟به واسطه همین توجیه های ساده نظریه تکاملی یا به وسیله وجود یک نیروی بی نهایت هوشمند غیر قابل بررسی مستقیم در علوم تجربی؟
درنهایت اینجا تناقضی وجود دارد که در صورتی که انتخاب طبیعی را غیر هوشمند و مکانیکی در نظر بگیرم، استفاده ا ز انتخاب مصنوعی هوشمند برای اثبات انتخاب طبیعی غیر هوشمند درست نیست. تنها در صورتی که انتخاب طبیعی را هم هوشمند در نظر بگیرم و به وجود یک نیروی با شعور برای هدایت آن معترف باشیم می توانیم انتخاب مصنوعی را دلیلی بر انتخاب جهت دار در طبیعت بدانیم.