سبزینه

آموزش زیست شناسی

سبزینه

آموزش زیست شناسی

پروکاریوت( prokaryote) و یوکاریوت(eukaryote)

پروکاریوت ا(procaryote)  به معنای هسته(karyo)  ابتدایی یا اولیه (pro) است.پروکاریوت ها سلول های بدون هسته مشخص واندامک های غشاء دار می باشند و شامل باکتری ها و سیانو باکتری ها هستند.
یوکاریوت (eukaryote) به معنای هسته(karyo) واقعی( eu)است.یوکاریوت ها دارای هسته مشخص و اندامک های غشاء دار هستند. یوکاریوت ها شامل جانوران، گیاهان، قارچ ها و آغازیان هستند.
DNA پروکاریوت ها در داخل سیتوپلاسم بدون غشاء مشخص قرار دارد و به ناحیه ای که  DNA و پروتئین های همراه آن قرار می گیرند ناحیه نوکلئوئیدی می گویند.

سلول  باکتری پروکاریوتی
سلول پروکاریوتی باکتری

مقایسه پروکاریوت ها و یوکاریوت ها:

رابطه فرضیه تکامل با اعتقاد به خدا چیست؟

در محدود علوم تجربی ما تنها مسائلی را می توانیم بررسی کنیم که قابل مشاهد و آزمایش باشند. پس مسائلی که دارای این ویژگی نباشند در علوم تجربی اصلا بررسی نمی شوند و موضع علوم تجربی در مورد این مسائل کاملا بی طرف و فقط نمی دانم است. مثلا اگر از  زیست شناسان  بخواهیم در مورد سلول بررسی کنند با استفاده از ابزار و وسایل در اختیار سلول را بررسی می کنند و در مورد آن اظهار نظر می کنند اما اگر بخواهیم در مورد جن اظهار نظر کنند به دلیل اینکه غیر قابل آزمایش و مشاهده است فقط به  نمی دانم می رسیم. دقت کنید: نمی دانم چیست! با روش ما قابل بررسی نیست. اما این نمی دانم به معنای نبودن نیست.این فقط به این معنا است که این موضوع در محدوده این علوم نیست.شاید در علوم دیگر و با روش دیگر قابل اثبات باشد.مگه میشه، مگه داریم؟

بله هم میشه هم داریم. مثال می زنیم برای خیلی از ما اتفاق افتاده است که یک خوابی را می بینیم و پس از مدتی دقیقا برای ما آن چیزی که در خواب دیده ایم اتفاق می افتد. حالا  علوم تجربی چه طوری می تواند این خوابی که فراتر از زمان و مکان رخ دادن اتفاقی را نشان داده را بررسی و اظهار نظر کند؟ جواب به هیچ شکلی نمی تواند. این واقعیت که خیلی از مسائل در دامنه علوم تجربی قرار ندارند به راحتی برای خیلی از ما که این خواب های صادقه را دیده ایم قابل درک است.

با توجه با آنچه در بالا ذکر شد علوم تجربی به شکل مستقیم توان رد یا اثبات وجود خداوند را ندارد. گرچه اگر چشم بینایی باشد این آفرینش شگفت آور و دقیق بهترین دلیل بر وجود خداوند است.

اما رابطه فرضیه تکامل با اعتقاد به خدا چیست؟ در واقعه هیچ رابطه مستقیمی وجود ندارد، گرچه سوء استفاده عمیقی از این فرضیه برای گمراهی انسان ها شده است.در حقیقت گروهی از افراد برای آنکه دلیلی ظاهرا علمی برای اعتقادات خود بسازند سعی کرده اند از این فرضیه به عنوان دلیلی بر انکار خداوند استفاده کنند.

واقعیت این است که دست خدا بسته نیست. خداوند می تواند موجودات را به صورت ناگهانی و مستقل یا به صورت تدریجی و ناشی از تحول گونه ها به وجود آورد. اثبات یا رد این فرضیه ها هیچ ربطی به اثبات وجود یا انکار خداوند ندارد. اصلا محدوده علوم تجربی محدود اظهار نظر در مورد وجود یا وجود نداشتن خدا نیست. دقیقا این اظهار نظر مثل اینست که یک آهنگر در مورد بیماری کلیه اظهار نظر تخصصی بفرمایند!!!!!

گروهی به غلط فرض کرده اند که خداپرستی فقط با خلقت ناگهانی و الحاد با فرضیه تکامل مترادف است. بعد سعی کرده اند با جریان سازی های غیر علمی فرضیه تکامل را یک نظریه اثبات شده در نظر بگیرند و اثبات آن را دلیل کافی بودن طبیعت برای آفرینش موجودات زنده بدانند و نیاز به وجود آفریدگار را رد کنند. این ها همه فرضیاتی غلط مبهم و نامربوط است.

اعتقاد به خداوند در محدوده علوم تجربی نمی گنجد گرچه آنانی که دارای اعتقاد خالص به خداوند هستند در یک سلول یا یک برگ یا آفرینش یک موجود زنده از سلول تخم و... آفریدگاری دانا، توانا را با تمام وجود حس می کنند.فکرش را بکنید پیچیدگی های درون یک سلول هر انسانی را به تعجب وا می دارد.فکرش را بکنید از یک سلول در عرض نه ماه یک انسان پدیدار می شود! چیزی شبیه معجزه. در یک برگ به ظاهر کوچک واکنش های پی درپی و پیچیده ای اتفاق می افتد که بشر با تمام ادعای علمی توان انجام آن ها را یا ندارد یا اگر داشته باشد با هزینه و مشکلات زیاد و....

زیست شناسی و خداشناسی

تعریف علم از دیدگاه دین ما آن دانشی است که ما را به خدا نزدیک می کند. زیست شناسی یکی از علومی است که به خوبی می تواند ما را به این تعریف از علم نزدیک کند. ممکن است اصطلاحات زیاد و  مطالب تو در توی زیست شناسی که انتهایی هم ندارد، در دید اول بسیار خسته کننده و رنج آور باشد اما پس از گذر از این مرحله یک واقعیت مهم را در ورای این پیچیدگی می توان مشاهده کرد و آن عظمت آفریینده این هم علم، ظرافت و پیچیدگی است. به طور قطع اگر افزایش اطلاعات ما نتیجه اش خودبینی و احساس مهم  بودن باشد ما را از هدف آموزش علم که خدا شناسی و بعد از آن خدمت به خلق خداست دور می کند اما اگر باعث شود  ما در برابر عظمت آفریدگار احساس کوچکی کنیم و او را بهتر بشناسیم به هدف اصلی آموزش علم که شناخت خدا و نزدیک شدن به اوست نزدیک شده ایم. بهترین نوع این بینش را در سخنان حضرت علی در مورد آفرینش موجودات زنده یافتم در جایی که در مورد مورچه(خطبه حمد ستایش پیامبر و عجائب آفرینش نهج البلاغه)  و طاووس(خطبه شگفتی های آفرینش طاووس نهج البلاغه) صحبت می کند. در جایی که به آفرینش مورچه با دقت و ریزبینی نگاه می کند(مانند یک دانشمند توصیف می کند) اما نتیجه ای که می گیرد شگفتی از قدرت آفریدگار مورچه و شناخت بهتر ا وست :

آفرینش مورچه از دیدگاه حضرت علی (ع):

((اگر )مردم) در عظمت قدرت(خداوند) و اهمیت نعمت او می اندیشیدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان دوزخ می ترسیدند، ولی دل ها بیمار و چشم های بصیرت معیوب است. آیا به مخلوقات کوچکی که خدا آفریده است، نمی نگرند که چگونه آفرینش آنها را دقیق و حساب شده و ترکیب آنها را متقن ساخته، گوش و چشم برای آنها آفریده و استخوان و پوست آنها را مرتب کرده است

به این مورچه نگاه کنید. با آن جثه کوچک و اندام ظریفش که به واسطه کوچکی، به سختی دیده می شود و درک همه پیچیدگی های وجود او در اندیشه نمی گنجد، چگونه روی زمین (ناهموار و پرسنگلاخ) راه می رود و به روزی اش دست می یابد. دانه ها را [از راه های دور و نزدیک] به لانه اش منتقل و در مکانی معین نگه داری می کند

در فصل گرما برای سرما و به هنگام توانایی برای روز ناتوانی، ذخیره می کند. روزی اش(از سوی خدا )تضمین شده و خوراک موافق طبعش در اختیار او قرار گرفته است. خداوند منان هرگز از او غافل نمی شود و پروردگار مدبر محرومش نمی سازد، هر چند در دل سنگ سخت و خشک و میان صخره ای بدون رطوبت باشد

اگر در دستگاه گوارش او و آنچه درون بدن او وجود دارد و آنچه در سر او از چشم و گوش قرار گرفته است، بیندیشی، شگفت زده خواهی شد و از فهم شگفتی ها (نهفته در آفرینش) او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ و بلندمرتبه است، خداوندی که مورچه را روی دست و پا(ی ضعیف و ظریفش) برپا داشته و او را بر ستون های محکمی (نسبت به آفرینش او )بنا نهاده است. اگر همه راه های فکر و اندیشه را تا به آخر برسی، همه دلیل ها به تو می گوید که آفریننده مورچه کوچک، همان آفریدگار درخت (تناور) نخل است؛ زیرا ساختمان اجزای هر موجودی دقیق است و هر مخلوق زنده ای درون خود، اعضای مختلف و پیچیده ای دارد. (به یقین،) آفرینش بزرگ و کوچک، سنگین و سبک، قوی و ضعیف، برای خداوند یکسان است و در برابر قدرتش همگون.))


همینطور که می دانید پاهای مورچه از لوله های بسیار ظریف ساخته شده که درون آنها ماهیچه های بسیار ظریف قرار دارد با این همه ظرافت و کوچکی این مورچه می تواند با توان غیر قابل باور بارهای سنگین تا ده ها برابر وزن خود را تحمل کند. این همه علم برای افرینش این موجود مختص مورچه نیست به عنکبوت نگاه کنید تار عنکبوت که خانه سست خود را با آن می سازد بسیار شگفت انگیز است دارای خاصیت کش سانی، استحکام و چسبندگی فراوان و غیر قابل باور است. تار عنکبوت تا چهار برابر اندازه خود  کش می اید. امروزه دانشمندان به این فکر افتاده اند که از تار عنکبوت طناب های محکم تر از کابل های فولادی و لباس های ضد گلوله بسازند.

به سلول های بدن خودمان نگاه کنید بسیار کوچک است در حد ده تا صد میکرومتر است ولی دنیای بزرگ درون هر یک نهفته که برای بررسی آن یک علم جداگانه (زیست شناسی سلولی) لازم است. مثال های که ذکر شده تنها بخش کوچکی از عظمت خلقت است که به هر گروهی از جانداران یا گیاهان که سری بزنیم بیشتر از این شگفت زده خواهیم مثلا فقط پروانه بیست هزار گونه هستند ماهی ها حدودا بیست هزار گونه می باشند این تنوع عجیب را با کمی بررسی در بسیاری جانداران و گیاهان دیگر نیز خواهیم یافت. با توجه به این مختصری که گفته شد علم زیست شناسی یک نوع دانش خداشناسی واقعی برای اهل دقت و تفکر است پس سعی کنیم مطالب زیست شناسی را آیه ها و نشانه های او بدانیم و در آن ها مانند حضرت علی (ع) به خوبی بیندیشیم.